backshoreفراساحل يا بخش عقبي ساحل ،کرانه جزر و مد، باريکه منطقه بالايي يا دروني ساحل که معمولاً خشک و باريک است و بين حد بالايي جزر و مد و حد بالايي ساحل قرار دارد؛ اين بخش تنها زماني که طوفان اتفاق مي افتد يا مد به صورت غير طبيعي بالاست در معرض امواج و آب قرار مي گيرد. اين بخش اصولاً افقي است يا به سمت خشکي شيب دارد و توسط يالي که به سمت دريا شيب دارد از foreshore جدا شده است. منطقه اي که در پاي صخره دريايي قرار دارد.
Backwashپسروي آب دريا
پسروي آب دريا به پايين ساحل که متعاقب شکستن موجي صورت مي گيرد.
badlands بدبوم بدلند، هزار دره نوعي ناهمواري در زمين هاي رسي كه بر اثر شستشو و حفر مواد رسي به وسيله ي آبهاي جاري به وجود مي آيد و زمينهاي بي حاصلي را ايجاد مي كند. در كانادا به اين زمينها بارن گراند (زمين عقيم) گويند.
baffa diamondالماس بافا : الماس بافا در واقع بلور يا قطعه بلورين از الماس است كه سطوح طبيعي بر روي آن وجود دارد.
baguioگردباد، تندباد مركز
پرفشار هواي مداري (در جزاير فيليپين)، تعدادي از سيكلونهاي مداري يا تيفونهاي غرب اقيانوس آرام كه از روي جزاير فيليپين عبور مي كنند.
bahada
bajada (sp)باهادا
باخادا در اسپانيايي به دشت آبرفتي پاي کوه گفته مي شود دشت آبرفتي پاي کوهي که بوسيله الحاق چندين بادبزن آبرفتي تشکيل مي شود.
جلگه اي آبرفتي كه بر اثر درهم آميختن چند مخروط افكنه در دامنه ي كوه پديد مي آيد.
bajada
bahada = bajada (sp) باهادا جلگه اي آبرفتي كه بر اثر درهم آميختن چند مخروط افكنه در دامنه ي كوه پديد مي آيد.
bajada (sp)
bahada
ر.ك bahada
balaghat
balagaut
زمين مسطحي كه در بالاي كوه قرار گرفته است.
balance of migration
موازنه مهاجرت
Balkans
بالکان
شبه جزيرهاي در جنوب شرقي اروپا که از شرق به درياي سياه و درياي اژه؛از غرب به درياي يونان و درياي آدرياتيک؛از جنوب به درياي مديترانه و از سوي شمال به کوههاي آلپ دينار و آلپ ترانسيلواني و جلگه مجارستان مرزبندي ميشود. کشورهاي يونان؛آلباني؛بلغارستان؛بوسني و هرزگوين؛کرواسي؛اسلووني؛مقدونيه؛صربستان و مونته نگرو؛روماني و بخش اروپايي ترکيه خاک بالکان را پر کرده اند.
پهنه منطقه بالکان 728,000 کيلومتر مربع و جمعيت آن پيرامون 53 ميليون نفر است.
نام بالکان از رشتهکوههاي بالکان گرفته شده که از مرکز بلغارستان تا بخش شرقي صربستان کشيده شده است.
ballistic fragment
قطعه ي پرتابي: يك قطعه ي پرتابي تكه سنگي است كه با سرعت زياد از آتشفشان پرتاب مي شود .
ballon sonde
sounding ballon
بالون هواشناسي
بالون سوند بالوني كه همراه با آن دستگاه هاي ثبات براي اندازه گيري پديده هاي جوي به بالا فرستاده مي شود. اين بالونها از نيتروژن پٌر شده و آزاد مي شوند و چند كيلومتر بالا رفته و معمولاً ميزان فشار، حرارات و رطوبت را در ارتفاعات مختلف اندازه گيري و ثبت مي كنند. سپس بالون پايين آورده مي شود و اطلاعات ثبت شده مورد استفاده قرار مي گيرد.
banded agate
آگات لايه اي: نوعي آگات يا لايه هاي مجزاي رنگي است.
bank
پشته، كناره ي رود يا دريا
1) بخشي از دريا كه از مناطق بالاتر قرار گرفته ولي مقدار كمي آب در آن وجود دارد. اين آب به ميزاني است كه اجازه ي رشد رويش هاي گياهي را مي دهد، مانند سواحل دوگر در درياي شمال. ر.ك sand bank
2) كناره ي جويبار يا رودخانه و يا درياچه
bank-side
شيب ساحل كناره ي دريا و درياچه يا رودخانه
banket (AF)
1) سنگ هاي كنگلومرايي كه ريف هاي طلايي رنگ مناطق ترانسوال را در آفريقاي جنوبي تشكيل داده اند. 2
) شن ها و توده هاي ماسه اي و سنگي كه در بستر طغياني رود قرار گرفته و هنگام كم آبي (بستر معمولي يا مجراي باريك آب) از زير آب خارج شده و به وسيله ي آب محاصره مي شوند.
bankrun
شن، ريگ، سنگ ريزه ي ساحلي
banner-cloud
ابر بانر
ابري كه در قسمت پشت به باد و حفاظ يك كوهستان يا تپه پديد مي آيد. بر اثر ممانعت كوهستان از صعود هوا، بخار آب در آن متراكم شده و ابر را به وجود مي آورد و باد ابر را در يك مسافت قابل ملاحظه حركت داده و باعث گرم شدن دوباره و تبخير قطرات آب مي شود و اين ابر بالاخره ناپديد مي گردد. بنابراين اگر چه ابرهاي متعددي بدين طريق در دامنه هاي كوه ها ايجاد مي شود ولي بارندگي حادث نمي شود.
از اين گونه ابرها در دامنه هاي كيپ تاون در آفريقاي جنوبي و برخي قسمت هاي آْپ مي توان ملاحظه كرد.
baobab
بائوباب
درختي با ساقه ي بسيار ضخيم كه در مناطق ساوان آفريقا و هندوستان يافت مي شود و در فصول پر آّي، آب را در ساقه هاي خود ضخيره مي كند و در فصل خشك از آن استفاده مي كند. از پوست اين درخت براي ساختن طناب و پارچه بافي استفاده مي كنند.
Bar
Tombolo
nehrung, spit
بار واحد اندازه گيري فشار جو مآخذ: فرهنگ بزرگ گيتاشناسي
1) واحد فشار آتمسفري برابر با يك ميليون دين بر هر سانتيمتر مربع و برابر با 750/1 جيوه يا معادل 29/53 اينچ جيوه در دماي صفر درجه ي سانتيگراد در عرض جغرافيايي 45 درجه ي شمالي. براي اندازه گيري هاي دقيق تر فشار جوي از ميلي بار استفاده مي شود.
2) رشته اي از ماسه و شن در درياها و در دهانه ي رودها و دهانه ي خليج ها كه تقريباً با ساحل موازي بوده و گاه بدان offshore bar گفته مي شود.
Barely
جو يکي از کهن ترين غلات که توسط انسان کاشته شده اشت . مآخذ: فرهنگ بزرگ گيتاشناسي
barie
باري واحد فشار، فشاري برابر با 750 ميليمتر جيوه.
Barkhan
barchan
barchane
برخان، پيكرا
Barkhan برخان تپه شني هلالي شکلي که شاخک هاي آن در امتداد جهت وزش باد قرار گرته باشد . چگونگي پيداش اين گونه تپه ها ، وجود شنهاي روان و تأثير وزش باد بر پهلوها و سر تپه شني است .
تپه هاي ماسه اي بياباني به شكل هلال. به اين تپه ها در تركستان شوروي برخان گويند. گاه برخانهاي متعدد به هم پيوسته و شكل هلالي خود را از دست مي دهند. طرف كم شيب برخان جهت باد غالب را در منطقه نشان مي دهد و قسمت پر شيب آن ، پشت به جهت وزش باد غالب است. دانه هاي ماسه در طرف كم شيب به تدريج روي يكديگر غلتيده و از آن بالا مي روند و با رسيدن به طرف رأس برخان به دامنه ي پر شيب آن مي غلطند و بدين ترتيب برخان به جلو حركت مي كند. دو بازوي برخان در جهت مخالف نيروي وزش بادقرار مي گيرند.
barogram
فشار نگاشت
ثبت مداوم فشار هوا به وسيله ي دستگاه فشار سنج بر روي كاغذ مخصوص. ر.ك barograph
barograph
فشار سنج ثبات فشار سنجي كه فشار هوا را ثبت مي كند و مرتباً تغييرات آن را با قلم ثبات بر روي كاغذي كه بر استوانه ي دواري نصب شده ثبت مي نمايد. فشار سنج در بررسي كم و زياد شدن فشار جو در يك محل كارببرد دارد. شكل {aneroid graph}
Barometer
فشارسنج
بارومتر:اسبابي که براي اندازه گيري فشار جوي بکار برده مي شود.
جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 206 تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388 ساعت: 20:53