جغرافیا علمی برای زندگی

ساخت وبلاگ

baromter
فشار سنج وسيله اي كه با آن ميزان فشار هوا در يك محل اندازه گيري مي شود و از نوع جيوه اي است. طبق قانون ماريوت با اين دستگاه ميزان فشار را مي توان در هر محل اندازه گرفت. بر طبق اين قانون اگر در كنار دريا دماي هوا 20 درجه ي سانتيگراد باشد، ميزان فشار برابر با ستوني از جيوه به طول حدود 76 سانتيمتر در مقطع يك سانتيمتري است.
از كنار درياها به طرف نواحي داخلي خشكيها با افزايش ارتفاع ميزان فشار هوا كم مي شود ولي اين كاهش فشار منظم نيست و با گرماي هوا، رطوبت هوا و حتي تغييرات جاذبه ي زمين در ارتباط است. واحد سنجش فشار در اين وسيله ميلي بار است. ر.ك barograph





baroscope
نوعي فشار سنج كه تغييرات فشار هوا را نشان مي دهد.





Barrage
 سد رودخانه اي ، ساختمان بزرگي که از يک سمت رودخانه ، به سمت ديگر نصب مي شود به منظور ذخيره آب، معمولا جهت آبياري. اگر نيروي ئيدروالکتريک نيز توليد شود ،ساختمان مربوط عموما سد ناميده مي شود منبع: فشارکي، پ.، فرهنگ جغرافيا، انتشارات اميرکبير، 1379 

قسمتي از زمين كه در كناره ي رودخانه براي ذخيره ي آب به منظور استفاده در آبياري اختصاص داده مي شود. اگر اين ساختمان براي استفاده از نيروي برق آبي (هيدرو الكتريك)احداث شود، سد ناميده مي شود. ر.ك dam






barranca
بارانکا، دره ي عميقي كه اطراف آن پرتگاه باشد. تپه ي پر شيب.

بارانکو (اسپانيولي ؛دره تنگ عميق):دره تنگ کوچک يا دره تنگ عميقي که مثلا گاهي در روي دامنه سفلاي آتشفشاني تشکيل مي شود ،و اين در زماني است که باران سنگين باعث ايجاد سيلابي شده که مواد را به سمت پايين روبيده و در راخل خاکستر آتشفشاني نرم ايجاد بريدگي مي کند.





Barren
 لم يزرع زمين غيرقابل کشت و يا زميني که در آن زراعت نمي شود. 





barren ground
bad lands




زمين لم يزرع (زمين عثيم) زمين غير قابل كشت و غير قابل استفاده در مناطق رسي كه بر اثر شستشو و حمل مواد رسي در يك منطقه پديد مي آيد.





Barren lands
  اراضي موات شهري- اراضي مشمول قانون زمين شهري كه در محدوده ي قانوني و يا حريم استحفاظي شهرها و شهركها واقع شده و فاقد هر گونه سابقه عمران و احياء باشد. مأخذ: مركز آمار ايران. 




barrier
دنباله ي قطعات يخي قطب جنوب كه تا دريا پيشرفته باشند.





Barrier Beach
barrier island
سد ساحلي، سد شني

 سد ساحلي، سد جزيره اي: ميله ماسه اي (Bar) که حتي به هنگام کشند بلند پوشيده نشده و بوسيله مردابي از ساحل جدا شده باشد. منبع: فشارکي، پ.، فرهنگ جغرافيا، انتشارات اميرکبير، 1379 
سد شني ساحلي كه به وسيله ي جزر و مد آب دريا پوشانيده مي شود و به ماندابي از دريا جدا شده است.




barrier island
جزيره اي شني يا ماسه اي ساحلي كه هنگام مد آّ دريا ناپديد مي شود و در هنگام جزر يا پسروي آب دريا پديدار مي گردد. اين نوع جزاير در نواحي ساحلي و نزديكي مصب رودها و داخل خليج ها و خورها مشاهده مي شود.





barrier reef
توده ي ممتد مرجاني كه تقريباً با ساحل موازي باشد. ر.ك coral reef




barrow
Tumulus

پشته، توده، تپه ماهور
تپه اي كوچك بر جاي مانده از دوران ماقبل تاريخ. اين نوع تپه ها در اروپاي غربي بيشتر ملاحظه مي شود.






barysphere
bathysphere
centrosphere

قسمت متراكم داخلي زمين در زير ليتوسفر و در قسمت خارجي پوسته ي زمين. مواد تشكيل دهنده ي اين قسمت متراكم و فشار و درجه ي حرارت احتمالاً در اين ناحيه زياد است. مشاهدات نشان مي دهد كه زمين همانند يك گوي سفت و سخت باشد.
ر.ك bathysphereو centrosphere
جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 549 تاريخ : چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت: 15:40

backshore
فراساحل يا بخش عقبي ساحل ،کرانه جزر و مد، باريکه منطقه بالايي يا دروني ساحل که معمولاً خشک و باريک است و بين حد بالايي جزر و مد و حد بالايي ساحل قرار دارد؛ اين بخش تنها زماني که طوفان اتفاق مي افتد يا مد به صورت غير طبيعي بالاست در معرض امواج و آب قرار مي گيرد. اين بخش اصولاً افقي است يا به سمت خشکي شيب دارد و توسط يالي که به سمت دريا شيب دارد از foreshore جدا شده است. منطقه اي که در پاي صخره دريايي قرار دارد.





Backwash
پسروي آب دريا
پسروي آب دريا به پايين ساحل که متعاقب شکستن موجي صورت مي گيرد.




badlands

 بدبوم بدلند، هزار دره نوعي ناهمواري در زمين هاي رسي كه بر اثر شستشو و حفر مواد رسي به وسيله ي آبهاي جاري به وجود مي آيد و زمينهاي بي حاصلي را ايجاد مي كند. در كانادا به اين زمينها بارن گراند (زمين عقيم) گويند. 





baffa diamond
الماس بافا : الماس بافا در واقع بلور يا قطعه بلورين از الماس است كه سطوح طبيعي بر روي آن وجود دارد.





baguio
گردباد، تندباد مركز
پرفشار هواي مداري (در جزاير فيليپين)، تعدادي از سيكلونهاي مداري يا تيفونهاي غرب اقيانوس آرام كه از روي جزاير فيليپين عبور مي كنند.





bahada
bajada (sp)

باهادا
باخادا در اسپانيايي به دشت آبرفتي پاي کوه گفته مي شود دشت آبرفتي پاي کوهي که بوسيله الحاق چندين بادبزن آبرفتي تشکيل مي شود.
جلگه اي آبرفتي كه بر اثر درهم آميختن چند مخروط افكنه در دامنه ي كوه پديد مي آيد.




bajada
bahada = bajada (sp) باهادا جلگه اي آبرفتي كه بر اثر درهم آميختن چند مخروط افكنه در دامنه ي كوه پديد مي آيد.




bajada (sp)
bahada



ر.ك bahada




balaghat
balagaut

زمين مسطحي كه در بالاي كوه قرار گرفته است.




balance of migration
 موازنه مهاجرت 




Balkans
بالکان
شبه جزيره‌اي در جنوب شرقي اروپا که از شرق به درياي سياه و درياي اژه؛از غرب به درياي يونان و درياي آدرياتيک؛از جنوب به درياي مديترانه و از سوي شمال به کوه‌هاي آلپ دينار و آلپ ترانسيلواني و جلگه مجارستان مرزبندي مي‌‌شود. کشورهاي يونان؛آلباني؛بلغارستان؛بوسني و هرزگوين؛کرواسي؛اسلووني؛مقدونيه؛صربستان و مونته نگرو؛روماني و بخش اروپايي ترکيه خاک بالکان را پر کرده اند.
پهنه منطقه بالکان 728,000 کيلومتر مربع و جمعيت آن پيرامون 53 ميليون نفر است.
نام بالکان از رشته‌کوه‌هاي بالکان گرفته شده که از مرکز بلغارستان تا بخش شرقي صربستان کشيده شده است.



ballistic fragment
قطعه ي پرتابي: يك قطعه ي پرتابي تكه سنگي است كه با سرعت زياد از آتشفشان پرتاب مي شود .




ballon sonde
sounding ballon



بالون هواشناسي
بالون سوند بالوني كه همراه با آن دستگاه هاي ثبات براي اندازه گيري پديده هاي جوي به بالا فرستاده مي شود. اين بالونها از نيتروژن پٌر شده و آزاد مي شوند و چند كيلومتر بالا رفته و معمولاً ميزان فشار، حرارات و رطوبت را در ارتفاعات مختلف اندازه گيري و ثبت مي كنند. سپس بالون پايين آورده مي شود و اطلاعات ثبت شده مورد استفاده قرار مي گيرد.





banded agate
آگات لايه اي: نوعي آگات يا لايه هاي مجزاي رنگي است.



bank
پشته، كناره ي رود يا دريا

1) بخشي از دريا كه از مناطق بالاتر قرار گرفته ولي مقدار كمي آب در آن وجود دارد. اين آب به ميزاني است كه اجازه ي رشد رويش هاي گياهي را مي دهد، مانند سواحل دوگر در درياي شمال. ر.ك sand bank 
2) كناره ي جويبار يا رودخانه و يا درياچه





bank-side
شيب ساحل كناره ي دريا و درياچه يا رودخانه





banket (AF)
1) سنگ هاي كنگلومرايي كه ريف هاي طلايي رنگ مناطق ترانسوال را در آفريقاي جنوبي تشكيل داده اند. 2
) شن ها و توده هاي ماسه اي و سنگي كه در بستر طغياني رود قرار گرفته و هنگام كم آبي (بستر معمولي يا مجراي باريك آب) از زير آب خارج شده و به وسيله ي آب محاصره مي شوند.





bankrun
شن، ريگ، سنگ ريزه ي ساحلي





banner-cloud
ابر بانر

ابري كه در قسمت پشت به باد و حفاظ يك كوهستان يا تپه پديد مي آيد. بر اثر ممانعت كوهستان از صعود هوا، بخار آب در آن متراكم شده و ابر را به وجود مي آورد و باد ابر را در يك مسافت قابل ملاحظه حركت داده و باعث گرم شدن دوباره و تبخير قطرات آب مي شود و اين ابر بالاخره ناپديد مي گردد. بنابراين اگر چه ابرهاي متعددي بدين طريق در دامنه هاي كوه ها ايجاد مي شود ولي بارندگي حادث نمي شود. 
از اين گونه ابرها در دامنه هاي كيپ تاون در آفريقاي جنوبي و برخي قسمت هاي آْپ مي توان ملاحظه كرد.





baobab
بائوباب

درختي با ساقه ي بسيار ضخيم كه در مناطق ساوان آفريقا و هندوستان يافت مي شود و در فصول پر آّي، آب را در ساقه هاي خود ضخيره مي كند و در فصل خشك از آن استفاده مي كند. از پوست اين درخت براي ساختن طناب و پارچه بافي استفاده مي كنند.




Bar
Tombolo
nehrung, spit




 بار واحد اندازه گيري فشار جو مآخذ: فرهنگ بزرگ گيتاشناسي 
1) واحد فشار آتمسفري برابر با يك ميليون دين بر هر سانتيمتر مربع و برابر با 750/1 جيوه يا معادل 29/53 اينچ جيوه در دماي صفر درجه ي سانتيگراد در عرض جغرافيايي 45 درجه ي شمالي. براي اندازه گيري هاي دقيق تر فشار جوي از ميلي بار استفاده مي شود.
2) رشته اي از ماسه و شن در درياها و در دهانه ي رودها و دهانه ي خليج ها كه تقريباً با ساحل موازي بوده و گاه بدان offshore bar گفته مي شود.





Barely
 جو يکي از کهن ترين غلات که توسط انسان کاشته شده اشت . مآخذ: فرهنگ بزرگ گيتاشناسي 




barie
باري واحد فشار، فشاري برابر با 750 ميليمتر جيوه.




Barkhan
barchan
barchane



برخان، پيكرا
Barkhan برخان تپه شني هلالي شکلي که شاخک هاي آن در امتداد جهت وزش باد قرار گرته باشد . چگونگي پيداش اين گونه تپه ها ، وجود شنهاي روان و تأثير وزش باد بر پهلوها و سر تپه شني است . 

تپه هاي ماسه اي بياباني به شكل هلال. به اين تپه ها در تركستان شوروي برخان گويند. گاه برخانهاي متعدد به هم پيوسته و شكل هلالي خود را از دست مي دهند. طرف كم شيب برخان جهت باد غالب را در منطقه نشان مي دهد و قسمت پر شيب آن ، پشت به جهت وزش باد غالب است. دانه هاي ماسه در طرف كم شيب به تدريج روي يكديگر غلتيده و از آن بالا مي روند و با رسيدن به طرف رأس برخان به دامنه ي پر شيب آن مي غلطند و بدين ترتيب برخان به جلو حركت مي كند. دو بازوي برخان در جهت مخالف نيروي وزش بادقرار مي گيرند.





barogram
فشار نگاشت
ثبت مداوم فشار هوا به وسيله ي دستگاه فشار سنج بر روي كاغذ مخصوص. ر.ك barograph





barograph
فشار سنج ثبات فشار سنجي كه فشار هوا را ثبت مي كند و مرتباً تغييرات آن را با قلم ثبات بر روي كاغذي كه بر استوانه ي دواري نصب شده ثبت مي نمايد. فشار سنج در بررسي كم و زياد شدن فشار جو در يك محل كارببرد دارد. شكل {aneroid graph}





Barometer
فشارسنج
بارومتر:اسبابي که براي اندازه گيري فشار جوي بکار برده مي شود.

جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 206 تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388 ساعت: 20:53

Azimuth
آزيموت، اسمت، سمت

1) در مساحي ميزان انحراف از شمال حقيقي كه به درجه بيان مي شود (از 0 تا 360 درجه).
2) در نجوم، قوس افقي بين مداري كه ناظر در آن قرار گرفته وسطح افقي كه از درون جرم آسماني عبور مي كند و در جهت حركت عقربه هاي ساعت اندازه گيري مي شود و مقدار آن از 0 تا 180 درجه ي شرقي و يا 180 درجه غربي از قطب مي باشد.
صله زاويه اي افقي بين سطح تراز عمودي که از وسط مشاهده کننده و قطبين زمين عبور کند. و سطح تراز عمودي که از وسط مشاهده کننده و شي مورد نظر عبور کند، آن ممکن است بين 0 تا 180 درجه به طرف شرق يا به طرف غرب قطب مورد نظر سنجش شود و يا بين 0 تا 360 درجه در جهت حرکت عقربه ساعت از شمال اندازه گيري شود





Azimuth circle
دايره ي آزيموت
دايره ي آزيموت در اجرام آسماني كه از سمت الرأس (zenith) و سمت القدم (Nadir) مي گذرد. ر.ك zenith و Nadir



azimuth compass
قطب نما با عقربه هاي قائم، نوعي قطب نما با نمايشگرهاي عمودي كه به وسيله آن سمت مغناطيسي يك جرم آسماني اندازه گيري مي شود.



azimuth diagram
نمودار تعيين سمت اجرام سماوي، روش ترسيمي سمت يابي اجرام سماوي كه به صورت نمودار ارائه مي شود.



azimuth of a celestial body
سمت جرم سماوي





azimuth sight=sight vane
azimuth sight
sight vane
شاخص سمت ياب، وسيله اي كه روي صفحه قطب نما قرار مي گيرد و داراي دو صفحه مستطيل شكل شياردار است كه از طريق آنها مي توان شيئي مورد نظر را رويت نمود.



azimuth tables
جداول آزيموت كه زواياي افقي اجرام سماوي با آنها محاسبه مي شود.



azimuthal compass
قطب نماي آزيموتي
قطبنماي مغناطيسي كه براي اندازه گيري زاويه ي آزيموت مورد استفاده قرار مي گيرد.



azimuthal dial
ساعت آفتابي افقي كه صفحه ي آن به طور قائم قرار مي گيرد.



azimuthal error
خطاي سمت از نصف النهار



Azimuthal projection
سيستم تصويري آزيموتي
نوعي سيستم تصوير نقشه كه در آن صفحه اي را بر كره ي زمين مماس كرده و قسمتهاي اطراف نقطه ي تماس را بر روي صفحه ي مذكور تصوير مي كنند.
سيستم نقشه آزيموتال، نوعي سيستم نقشه زمين كه در آن صفحه اي را بر كره زمين مماس نموده و قسمتهاي اطراف نقطه تماس را روي صفحه تصوير مي كنند. دراين سيستم نقشه كشي، ازيموت يا سمت واقعي تمام نقاط تصوير شده نسبت به نقطه مركزي كه همان نقطه تماس است حفظ مي شود.



azofy
تثبيت ازت در خاك




azonal soil
خاك تحول نايافته اي كه افقهاي مشخصي ندارد و علت آن خصوصيات آب و هوايي و رويش گياهي منطقه است.



azonic
خاك غير منطقه اي يا غير محلي





Azores current
جريان آب آزور، شاخه اي از جريان آب درياي گلف استريم در اقيانوس اطلس شمالي.



Azores high
مركز فشار زياد آزور
آنتي سيكلون جنب مداري كه عمدتاً بر روي بخش شرقي اقيانوس اطلس شمالي متمركز بوده و پايداري آن در تابستان بيش از زمستان است و در تابستان گسترش يافته و تا شمال شرقي اروپاي غربي را در بر مي گيرد. ر.ك anticyclone



Azov sea
درياي آزوف (در شمال درياي سياه)



azurite

آزوريت(azurite): كاني زيباي آبي رنگ مس داري كه معمولا در جواهرآلات به كار برده مي شود رنگ آن از آبي بسيار تيره آبي کمرنگ متغيير است.اين کاني به عنوان رنگي براي نقاشي ها و الياف تجملي بکار برده مي شد. آزوريت كربنات مس آبدار است و فرمول شيميايي به صورتOH)2)Cu3(CO3)2است. مالا كيت(كاني ديگر مس دار)اغلب همراه با آزوريت يافت مي شود. ازوريت داراي سختي5/3تا4 (تقريبا نرم) و وزن مخصوص 7/3تا9/3 است . آزوريت در استراليا ،جنوب غربي ايالات متحده،فرانسه،مكزيك،ناميبيا و اروپا به صورت بلورهاي منوكلينيك حجيم يافت مي شود. اين كاني گاهي به منظور افزايش رنگ و سختي آن توسط واكس بي رنگ پوشيده و يا به پلاستيك آغشته مي شود. پوشش پلاستيك به دليل ناپايدار بودن اين كاني است زيرا در برابر هوا با گذشت زمان اين كاني رنگ آبي خود را از دست مي‌دهد و به فرم پايدار خود كه همان مالاكيت سبزرنگ است تبديل مي‌شود.




bacin
حوضه ي رود
ر.ك basin 




back draft
جريان هوا از طرف عقب




back drouht
كشش هوا به عقب




Back reef
پس ريف يا ريف پشتي ،لاگون محدود شده در پشت يک سد ريفي سمت روبه خشکي يک ريف که شامل محدوده بين ريف و خشکي اصلي و رسوبات آن است, رسوبات خشکي،ريف را به خشکي اصلي متصل مي کنند. مقايسه کنيد با fore reef




back wash
wash


برگشت آب از روي ساحل به طرف دريا بعد از شكسته شدن امواج.





back water
1) مرداب، باريكه هاي آب دريا در كنار ساحل.
2) پس مانده ي آب موجي كه به دريا برگشته است. 




back woods  جنگل بكر و دست نخورده.




Backbone  کوه پشته 




Backfill  خاکريز کردن باطله معدني يا سنگ که براي حمايت سقف بعد از برداشت زغال سنگ به کار مي رود . 



background extinction انقراض پيشين: انمقراضهاي پيشين فانقراضهايي هستند كه در طول زمان به طور پيوسته به وقوع پيوسته اند. اين انقراضها در اثر تغييرات كوچك در آب و هوا يا سكونت ،منابع تهي شده ،رقابت يا ساير تغييرات كه به سازگاري و انعطاف پذيري احتياج دارند، به وجود آمده اند.اغلب انقراض ها (شايد بيش از 95درصدتمام انقراض) به عنوان انقراضهاي پيشين صورت گرفته اند.


 
Veering of wind تعويض جهت وزش باد بر خلاف جهت حركت عقربه هاي ساعت. مخالف با Veering. مثلاً جهت باد از شرق به شمال شرق و سپس به شمال عوض شود.


جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 237 تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388 ساعت: 18:2


Autonomy خود مختاري استقلال گونه محدود يک واحد سياسي يا غير آن در اداره امور خود . 



 Autumn پاييز- زمان عبور كره زمين در حد فاصل ميان دو نقطه اعتدال پاييزي و انقلاب زمستاني را پاييز مي گويند 
سومين فصل سال، سه ماهه سوم در گردش زمين به دور خورشيد در نيمكره ي شمالي كه از اول مهر ماه (اعتدال پاييزي) آ؛از مي شود. در اين روز اشعه ي خورشيد بر خط اِستواء عمودي مي تابد و پاييز به مدت 90 روز تا اول زمستان (اول دي ماه) به طول مي انجامد.







autumn ice  يخ پائيزي، به يخ هاي دريايي در مراحل اوليه تشكيل كه نسبتا شور مي باشند و ظاهري بلوري دارند، اطلاق مي شود.


Autumnal Equinox  اعتدال پاييزي 
روز اول مهر ماه (در نيمكره ي شمالي) كه در آن روز اشعه ي خورشيد بر خط اِستواء عمود مي تابد و در آن روز دو نيمكره ي شمالي و جنوبي به يكسان از اشعه ي خورشيد استفاده مي كنند.




avalanche بهمن: يك بهمن توده عظيمي از مواد ريزشي و يا لغزشي است. بهمن ها مي تواند از سنگ ، خاك، برف يا يخ تشكيل شده باشند. فورانهاي آتشفشاني مي توانند توليد بهمن کنند.
توده وسيعي از برف و يخ در ارتفاع بالا که به حدي تجمع يافته است که وزن آن باعث مي شود به سرعت به پايين کوه بلغزد و مکرر با خود هزارها تن سنگ و صخره به همراه مي آورد. بهمن ممکن است خسارت زيادي وارد سازد و دهکده ها، جاده ها، و جنگلهاي سر راه خود را ويران کند. از اين اصطلاح گاهي براي ريزش توده هاي سنگي از دامنه هاي ك.هستانها نيز استفاده مي شود. ر.ك Land slide



avalanche cone  مخروط بهمن
توده مواد ته نشست شده در جايي که بهمن فروريخته است که شامل برف، يخ، سنگ يا صخره، و تمام اشياِء ديگري که بوسيله ي آن حمل شده اند مي شود.


Avalanche wind باد ناشي از بهمن
بادشديدي كه بر اثر ريزش بهمن حادث مي شود و همانند خود بهمن خساراتي وارد مي آورد.



Aven آون
چاله اي در مناطق آةكي ر.ك yama 
به سوراخ فرونشسته در زمينهاي آهکي گفته مي شود واژه اي که در فرانسه عمدتا درناحيه Causses به يک چاهک اطلاق مي شود.




aventurine  اونتورين (گاهي به عنوان سنگ طلا و شناخته شده و گاهي به غلط صورت adventurine تلفظ مي شود) سنگ كوارتز براقي است كه به رنگ زرد تا قرمز سبز روشن و قهوه اي روشن ديده مي شود. درخشندگي مخصوص آن به علت ذرات فلزي (ميكا) درون سنگ است.





aventurine feldspar فلدسپار اونتورين:يا خورشيد سنگ(نوعي اليگو کلاز)از سنگهاي قيمتي شفاف تا نيمه شفاف به رنگ قرمز قهوه اي طلايي ،نارنجي است. ويژگي نوري خورشيد سنگ به علت وجود آخال هاي بلوري قرمز نارنجي يا سبز (از جنس بلورهاي گوتيت يا هماتيت ) است. خورشيد سنگ در كانادا،ايالات متحده (اورگان)هند، نروژ و روسيه يافت مي شود. اين سنگ شكننده وداراي سختي 6 و وزن مخصوص 67/2تا63/2است.خورشيد سنگ نسبتا ارزان است.





aventurine quartz كوارتزاونتورين: نوعي كوارتز كه داراي لكه هاي براق(تداخلها) ميكا يا آهن است. رنگ اين سنگ قرمز، قهوهاي ، زرد، خاكستري و سبز است. اين سنگ داراي سختي 7 و وزن مخصوص 69/2تا64/2 است/ اين سنگ معمولا با سطح صاف و گرد بريده مي شود تا حد اكثر درخشندگي را داشته باشد . اين سنگ در هند يافت مي شود.



average ميانگين




average depth عمق متوسط آب، معدل عمقي از دريا كه در هر ناحيه بين عميق ترين و كم عمق ترين آن اندازه گيري مي شود از اين اطلاعات در نقشه هاي دريايي استفاده مي شود.




average limit of ice  حد متوسط يخ، به حد متوسط گسترش يخ ها به سمت دريا اطلاق مي شود كه در يك زمستان معمولي شكل مي گيرد.




average population جمعيت متوسط




Avior  ستاره آويور كه در ناوبري نجومي مورد استفاده قرار مي گيرد.




Awaji  جزيره آواجي (متعلق به ژاپن)




aweather در جهت باد، در جهت وزش باد




Axel Heiburg Island جزيره آكسل هيبورگ (در شمال غربي كانادا)




axinite  آکسيني: سنگي است با درخشندگي غير عادي به رنگهاي قهوهاي ،زرد ،آبي ،سبز يا خاكستري . آکسينيت بنفش كمياب است (در تاسمانيا يافت مي شود) داراي انواع شفاف ونيمه شفاف و همچنين نيمه شفاف است. اين سنگ داراي سختي 7 و وزن مخصوص 3/3 است .اگزينيت در واقع بوروسيليكات آلمينيوم و كلسيم است و تنها به عنوان كاني کلکسيون كاربرد دارد (ونه در جواهر سازي).



axis محور
خطي فرضي كه از مركز زمي مي گذرد و دو قطب شمال و جنوب زمين را به هم متصل مي كند. يا محور هر جرم آسماني ديگر.  ر.ك Earths axis


Axis of Earth محور زمين
خطي فرضي که قطب شمال و جنوب را از طريق مرکز زمين بهم وصل مي کند و در روي آن زمين در هر 24 ساعت يکبار به دور خود حرکت مي کند.




axis of symmetry  محور تقارن: محور تقارن يا محور چرخشي خط فرضي است كه يك جسم مي تواند به اندازه مشخصي دوران بچرخد و مجددا به شكل اول خود نمايان شود. وقتي دو صفحه ي تقارن همديگر را قطع كنند . خط مستقيمي به وجود مي آيد كه محور تقارن ناميده ميشود. براي اطلاعات بيشتربه کتاب هاي Crystallography يا بلور شناسي مراجعه نمائيد.




axis of the earth محور زمين، خطي فرضي كه دو قطب شمال و جنوب كره زمين را به هم وصل مي كند و از مركز زمين مي گذرد. كره زمين حول اين محور با ميل 5/66 درجه به دور خورشيد مي چرخد. طول اين محور برابر با 12714 كيلومتر است.



axis of the heavens محور اجرام سماوي




Aylul  ايلول، ماه نهم تقويم هجري شمسي كه 30 روز است و مطابق با ماه سپتامبر مي باشد.
جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 221 تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388 ساعت: 17:54